دو بیت جدید نوشتم با ملودی ذهنیه خودم
تعداد بازديد : 259

.
.
لعنت به وقتی که
دلگیری از همه
هر کار می کنی
خوابت نمی بره
لعنت به وقتی که
چشمای تو تره
هرکار می کنم
خوابم نمی بره ....
امیرضیاء
.
.
لعنت به وقتی که
دلگیری از همه
هر کار می کنی
خوابت نمی بره
لعنت به وقتی که
چشمای تو تره
هرکار می کنم
خوابم نمی بره ....
امیرضیاء
از ماشینای مدل بالای توی کوچمون از صدای جیغ بچه ی همسایمون از ریش بلند و عطر مشهدیو بوی جوراب از گل های پژمرده ی توی باغچمون متنفرم
از فوتبال سیاسی و مدیر عاملای سردار از نقطه ی وسط کاغذ و فرو کردن پرگار از پوشش اجباری طعمدار و خاردار از دخترای مجرد باردار متنفرم
گزارشگر تلویزیونی از لوریس چکناواریان( هموطن مسیحی ما و از بزرگترین موزیسین های جهان) پرسید: از اینکه یک اقلیت مسیحی در ایران هستید چه حسی دارید؟
وی بلافاصله جواب داد: اقلیت خودتی من ایرانی ام!
شايد يک رؤياست، همه يک رؤياست، که غافلگيرم میکرد، بيدار میشوم، در سکوت، و ديگر هرگز نمیخوابم، اين من میشود، يا رؤيا، باز هم رؤيا، رؤيای سکوتی، سکوتی رؤيايی، لبريز نجواها، نمیدانم، فقط کلمات است، بيداری هرگز، فقط کلمات، چيز ديگری نيست، بايد ادامه دهی، همينوبس، چندی ديگر متوقف میشوند، خوب میدانم، حسش میکنم، چندی ديگر ترکم میکنند، سکوت میشود، لحظهای، چند لحظهی ناب، يا مال من میشود، آنکه ماندنی است، که نماند، که هنوز میماند، اين من میشود، بايد ادامه دهی، نمیتوانم ادامه دهم، بايد ادامه دهی، ادامه میدهم، بايد کلمات را بگويی، تا آن وقت که چيزی ازشان باقی مانده، تا وقتی که مرا بيابند، تا وقتی که مرا بگويند، درد غريب، گناه غريب، بايد ادامه دهی، شايد پيش از اين تمام شده است، شايد پيش از اين مرا گفتهاند، شايد مرا به آستانهی قصهام رساندهاند، روبهروی دری که به قصهام گشوده میشود، که غافلگيرم میکند، اگر باز شود، اين من میشود، سکوت میشود، آنجا که هستم، نمیدانم، هرگز نمیدانم، در سکوت نمیدانی، بايد ادامه دهی، نمیتوانم ادامه دهم، ادامه میدهم.
هاي بانــو
طـنـبــورت را بــه دســت گـيــر
تـا از مـعــراج آتــشـناك مــن
امـشــب در بالـيــن تـو
مـوسيــقي قــرن مـتــولد شــود!
یک نیایش نوروزی
پیشاپیش سال جدید را به دوستان مجازی گرامی تبریک عرض می کنم.
با آرزوی سالی بهتر همراه با شادی و امید و آسایش برای یکایک شما عزیزان
سالِ پیش این روزا
تو کنارم بودی
وقتی دیر می کردم
نگرانم بودی
سال پیش این موقع
هردوخوشبخت بودیم
زندگی دلچسب بود
دشمنِ غم بودی
خیلی دوست داشتم
نمیذاشتم هیچکسی حتی یه بار/ به تو بد نگا کنه
انقد عاشقت بودم /نمیذاشتم هیچکسی/اسمِ کوچیکِ تورو...صدا کنه